ما چون دو دریچه روبروی هم
آگاه ز هر بگو مگوی هم
هر روز سلام و پرسش و خنده
هر روز قرار روز آینده
عمر آینه بهشت اما آه
بیش از شب و روز تیر و دی کوتاه
اکنون دل من گرفته و خسته ست
زیرا یکی از دریچه ها بسته ست
نه مهر فسون نه ماه جادو کرد
نفرین به سفر که هر چه کرد او کرد
منبع: اخوان ثالث
برچسب : نویسنده : bahmanarabo بازدید : 32